mavara
mavara
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 28 مهر 1392برچسب:, توسط mansour |

نفس پس از مرگ

 نفس در لحظه مرگ چه می شود؟
 او دوباره روح می شود , یعنی به جهان ارواح داخل میشود که موقتا آن را ترک کرده بوده است.

 آیا نفس بعد از مرگ فردیت خود را حفظ می کند؟
 بله آن را از دست نمی دهد , اگر نفس فردیت خود را از دست ندهد چه می شود؟

 نفس چگونه به فردیت خود پی می برد حال که او بدن مادی ندارد؟
 نفس هنوز سیاله ای دارد که مختص خود اوست و آن را از اتمسفر سیاره اش می گیرد که نشانه آخرین تجسدش می باشد (یعنی قالب مثالی اش)

 آیا نفس از عالم زمینی با خود چیزی نمی برد؟
 فقط خاطراتش را و میلش به رفتن به جهان دیگر را با خود می برد , این خاطرات پر از شیرینی و تلخی است و این متناسب با اعمال وی در زندگیش است , نفس هرچه پاکتر باشد به همان اندازه به بیهودگی آنچه که بر روی زمین گذاشته است پی می برد.

 راجع به این عقیده که نفس بعد از مرگ وارد کل کیهان میشود چه فکر می کنید؟
 آیا مجموعه ارواح یک کل را نمی سازند؟ این کل یک جهان نیست؟
 وقتی که تو در یک مجمع هستی بخشی سازنده ای از این مجمع را بوجود می آوری , و مع ذالک همیشه فردیت خود را حفظ می کنی.

 چه دلیلی برای بقای فردیت روح پس از مرگ در دست داریم؟
 آیا این دلیل با ارتباطی که با ارواح برقرار کرده اید , بدست نیامده است؟ اگر کور نباشید آنرا خواهید دید , و اگر کر نباشید آنرا خواهید شنید , زیرا اغلب صدائی با شما سخن می گویند که نشانه وجودی در وراء شماست.
 کسانی که فکر می کنند با مرگ , نفس همچون قطره آبی که در اقیانوس می افتد با پیوستن به کل گیتی فردیت خود را از دست می دهد در اشتباه هستند , اگر مقصود آنها از کل گیتی , مجموعه موجودات غیر مادی است که هر نفس یا روح یک عنصر آنرا تشکیل می دهد , نظر آنها صائب است.
 اگر نفوس در کل مستحیل شوند , آنها خاصیت کل را پیدا می کنند و هیچ چیز آنها را از یکدیگر متمایز نخواهد کرد , آنها نه هوش خواهند داشت و نه کیفیت خاص , در حالی که در تمام ارتباط ها , آنها از وجوان من و یک اراده مستقل حرف می زنند , اختلاف و تنوع بسیاری را که آنها تحت هر عنوانی از خود نشان می دهند , نتیجه فردیت آنهاست . اگر پس از مرگ چیز دیگری غیر از کل بزرگ نبود که همه فردیت ها را به خود جذب می کرد , این کل دارای شکل واحد بود و بنابراین کلیه ارتباطاتی که انسان از جهان نامرئی دریافت می کرد دارای شکل واحد بود.
 نظر به اینکه ما در ماورا> خوب و بد , دانا و جاهل , خوشبخت و بدبخت می بینیم , و دارای خصوصیات مختلف مثل شاد و غمگین , سبک سر و عمیق و غیره هستند , پس آنها موجودات مستقل و جداگانه ای می باشند.
 فردیت ارواح زمانی که هویت خود را با علائم غیر قابل انکار و مجزئیات شخصی مربوط به زندگی زمینی خود که قابل تایید است اثبات می کنند , روشن و مدلل می گردد , زمانی که این موجودات تظاهر می یابند دیگر هیچ شکی باقی نمی ماند . فردیت روح , از لحاظ نظری , مثل یک امر اعتقادی و مذهبی به ما آموخته شده است , علم روحی آنرا روشن کرده و به آن مادیت بخشیده است.

 حیات جاودان چه مفهومی دارد؟
 این حیات روح است که جاودانی است , زندگی بدن موقت و گذرا است . وقتی که بدن می میرد , نفس داخل در حیات ابدی یا جاودان می شود.
 آیا دقیق تر نخواهد بود اگر ما حیات جاودانی را به زندگی ارواح پاک اطلاق کنیم ؟ یعنی آنهایی که به درجه کمال رسیده و دیگر امتحانی برای گذرندن ندارند؟

 بهتر است بگوییم این سعادت جاودانی است , اما این بازی با لغات است , هر طوری دوست دارید کلمات را بکار ببرید به شرط اینکه با هم تفاهم داشته باشید.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: